English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8880 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
petiolar U از برگدم بیرون امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
saleintiant U بیرون امده
exserted U بیرون امده
saleint U بیرون امده
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
flange U لبه بیرون امده چرخ
flanges U لبه بیرون امده چرخ
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
flanges U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
flange U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
to turn out U بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
petiolate U برگدم
petiolated U برگدم
petiole U برگدم
petiolar U وابسته به برگدم
pinnate U دارای برگ در دوسوی برگدم
rhapontic U برگدم یاساقه برگ ریواس
rhubard U برگدم یا ساقه برگ ریواس
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout U بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
ejects U بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting U بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion U بیرون اندازی بیرون امدگی
outward bound U عازم بیرون روانه بیرون
eject U بیرون راندن بیرون انداختن
ejected U بیرون راندن بیرون انداختن
ridgy U بر امده
gibbous U بر امده
fordone U از پا در امده
incoming U امده
who came? U کی امده
who came? U که امده
landed U فرود امده
jutting U پیش امده
in- U :رسیده امده
overdue U دیر امده
left over U زیاد امده
red-hot U تاب امده
leavened bread U نان ور امده
impassionate U به جنبش امده
underhung U پیش امده
worker U ازکار در امده
unbred U بدببار امده
worked up U ازکار در امده
protrusive U جلو امده
overshot U پیش امده
in U :رسیده امده
new come U تازه امده
projective U جلو امده
gets U بدست امده
exopathic U ازبیرون امده
prognathous U پیش امده
prognathic U پیش امده
protrudent U جلو امده
protrusile U جلو امده
aggregates U جمع امده
jamb U تیربیرون امده
jambs U تیربیرون امده
aggregate U جمع امده
protractive U جلو امده
red hot U تاب امده
peregrin or rine U از خارجه امده
enthetic U ازبیرون امده
get U بدست امده
exserted U پیش امده
getting U بدست امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
apogean U از زمین بالا امده
neoteric U تازه بدنیا امده
self born U از خود بوجود امده
cantilever U تیر پیش امده
take steps U اقدامات بعمل امده
inchoate U تازه بوجود امده
unhandy U مشکل بدست امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
bay window U پنجره پیش امده
bay windows U پنجره پیش امده
you might have come U باید امده باشید
ecstatic U بوجد امده نشئهای
ecstatically U بوجد امده نشئهای
visor U لبه پیش امده کلاه
visors U لبه پیش امده کلاه
air landed U فرود امده از راه هوا
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
prognathic U دارای ارواره پیش امده
bow window U پنجره پیش امده کمانی
prognathous U دارای ارواره پیش امده
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
hardly earned money U پول سخت بدست امده
to t. to account U زیر account امده است
to run short U زیر short امده است
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
lug U هر عضو جلو امده چیزی
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
vizor U لبه پیش امده کلاه
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
off one's hands U بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
margin productivity U نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
hematogenous U از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
ventricos U بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
he is an incarnate fiend U دیوی است که بصورت ادمی در امده است
protrusile U دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
out <adv.> U بیرون
outwith [Scotish E] <adv.> U بیرون [از]
forth of U بیرون از
out of U بیرون از
out [of] <adv.> U بیرون [از]
extra terrestrial U بیرون از
outward bound U بیرون رو
out-of- U بیرون از
off the track U بیرون
outside [of] <adv.> U بیرون [از]
from outside U از بیرون [از]
out door U بیرون
abroad U بیرون
from out of town U از بیرون [از]
outside appearance U بیرون
outdoor U بیرون
outside U بیرون
without U بیرون
efferent U بیرون بر
outsides U بیرون
away U بیرون از
away U بیرون
bakkat U به بیرون
outed U بیرون از
out- U بیرون از
out U بیرون از
externals U بیرون
external U بیرون
without U بیرون از
from the outside U از بیرون
out <adv.> U به بیرون
forth U بیرون از
post tensioning U پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
fire out U بیرون انداختن
draw U بیرون کشیدن
clamps U بیرون کشیدن
astir U بیرون از بستر
Recent search history Forum search
1wife is life life is knife knife kill the life
1usually i moved much faster_ask the other girls that i'd been out with.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com